روزگار غریبی است نازنینآن که بر در میکوبد شباهنگامبه کشتن چراغ آمده است* * *مغزم داره میترکه. هزار جور فکر مختلف هر لحظه به کله ام حمله میکنن. شاید دیده باشی گاهی خودت هم به خودت حمله میکنی. میشه حال , ...ادامه مطلب
آخر زمستونه و نزدیکای بهار، هوا نباید سرد باشه ولی من بدجور سردمه، سردمه و میلرزم ولی یه کله پیاده میرم، انگار که لج کردم، لج کردم با خودم، که خودمو بشناسم، خودمو محک بزنم، پیاده برو، بیشتر محکمتر , ...ادامه مطلب
آسمانِ شب کتابِ تاریخ است. تمام اینهایی که میبینیم رویدادهایی هستند که در گذشتههای دور به وقوع پیوسته و بعد از طی مسافتهای طولانی به چشمان ما رسیدهند! و ما نیز انسانهایی از گذشته هستیم که حال ا, ...ادامه مطلب
فکر میکردیم عاشقیم، وهم عشق ما را برداشته بود. عشق واقعی را ندیدم، و عشق رفت ... ما عاشق نبودیم، هرگز عاشق نبودیم. عشق واقعی را ندیدم، و عشق رفت ... صبر کن. بیا برگردیم. بیا برگردیم به آن روزها و عشق را در یابیم، قبل از آنکه وهم آن، ما را با خود ببرد. ۱۳۹۵/۱۲/۲۹ مجتبا موضوعات مرتبط: آنچه از دل برآیدبرچسبها: عشق , وهم,توهم,عشق ...ادامه مطلب
فکرش را کن«تو» نباشی و «من» بخواهم زندگی کنم! زندگی بی «تو» چه معنا دارد؟!بدون «تو»مرگ لایق این جهان است. مجتبا,دنیا بدون تو,دنيا بدون تو,دنیای بدون تو یعنی ...ادامه مطلب